بهرام که گور میگرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور ..... گرفت

1)شهرام                                 2)مهرام                                 3)بهرام                                 4)آرام

 

کنکور ریاضی سال 86 با چنین سوالی شروع شد و با همین سوال هم در یادها ماند. اما این تنها سوال عجیب و غریب این کنکور کذایی نبود. سوالات دین و زندگی هم با سوالی جالب شروع می شد:

 

رویاهای صادقانه:هر کدام از ما هنگام ..... رویاهایی را مشاهده می کنیم. این رویاها انواع مختلف دارند.

1) دویدن                                2) ایستادن                             3) خواب                                4) نشستن

سوالات عجیب و غریب این کنکور به همین دو مورد ختم نمی شد و دروس دیگر هم با سوالاتی مشابه اما نه تا این کذایی شروع شده بود. سوالاتی که احتمالا هدفش کاستن از استرس دانش آموزان در شروع امتحان داشت، اما خودتان را جای دانش آموزی بگذارید که یک سالی را پای تست های کنکورهای سال قبل و نکات تستی گذرانده و دست آخر در شروع امتحان با چهار گزینه ای شهرام، مهرام، بهرام و آرام رو به رو شده و چنین بلاهتی را باور نمی کند و به دنبال نکات تستی سوال، از هر کرانه تیر دعا روانه کرده و جز وحشتش نیفزوده! 

 

از دیگر زیبایی های این کنکور سوال آخر هر درس بود که به پیش بینی شما از درصدتان اختصاص داشت. در واقع در آخرین سوال هر درس به جای تست کنکوری شما می بایست به این سوال دو گزینه ای پاسخ می دادید که آیا درصد کسب شده ی شما در آن درس بیش از 50 درصد است و یا کمتر از آن. اگر زمان آن درس را صرف خوردن کیک و ساندیس کرده اید که خب انتخاب گزینه راحت است. اگر هم چون برق و باد سوالات را جواب داده و خیالتان بابت درصد 80 یا 90 راحت است که چه بهتر و هر چه سریع تر گزینه ی بالای 50 درصد را انتخاب می کنید. اما اگر درگیر رقصی چنان میانه ی میدان بوده اید، خدا به دادتان برسد. این ها را نگفتم که کنکور زیبای سال 86 را به یاد باختگان آن دوره بیاورم. خوشبختانه همان زمان فرهاد میثمی عزیز که نشر کتاب های دوست داشتنی انتشارات اندیشه سازان را به مبتکران سپرده و ترک بازی کنکور کرده بود متن خوبی در نقد این سوالات نوشته که می توانید از اینجا بخوانید.

 

هدف اصلی این نوشته اساسا چیز دیگریست. در لابه لای آن سوال ها، شعبده و معرکه ی دیگری هم سر بر آورد، بی آن که فریاد چندانی بلند کند. فریادها البته سال های بعدتر بلند شد، اما لابه لای برج بلند دموکراسی و خواست همگانی دیده نشد و وقعی ننهادند، آن ها که می بایست. در همان سال برای نخستین بار معدل امتحانات سراسری سوم دبیرستان در رتبه ی کنکور اثرگذار شد، آن هم با عنوان تاثیر مثبت! تاثیر مثبتی که حتی برای مدت ها هیچ کس از نحوه ی عملکردش هم آگاه نبود. جنابانشان به داوطلبان آرامش می دادند که نگران نباشید، این تاثیر فقط مثبت است و چطور تاثیر مثبتی بود که فردی را بالا می برد و قرار بود هیچ کس هم نگران پایین آمدن نباشد؟!  همین روند تا سال 92 ادامه یافت و قانون جدید که روندی 5 ساله را برای اثرگذاری قطعی معدل! در نظر گرفته بود و شورایی با نام سنجش و پذیرش دانشجو. طرح تاثیر قطعی اما با شکایت فاطمه کریمی و رای دیوان عدالت اداری ناتمام ماند و ظاهرا فعلا اعمال نمی شود. با این حال روند فعلی نشان از عزم جزم سازمان سنجش و مجلس نشینان برای حرکت به سمت معدل و حذف کنکور دارد. آیا فقط این دو گروه بر این تغییر تاکید دارند؟ جواب منفی است. حذف کنکور طرفداران پرشماری هم در بین مردم دارد. دلایل؟

 

1. کنکور استرس زاست

بله کنکور استرس زاست. 12 سال تحصیل، یک سال تمام آمادگی برای کنکور و یک امتحان سرنوشت ساز. طبیعتا هیچ کس دوست ندارد مسیر سرنوشت خود را به دست همین چند ساعت بسپارد. نتیجه این که هر چقدر هم که آماده باشید، انبوهی از فشار و استرس را تحمل می کنید.

 

2. کنکور شانسی است

حالا نه انقدرها شور. ولی 12 سال تحصیل، یک سال تمام آمادگی برای کنکور و یک امتحان سرنوشت ساز و دست آخر چند ساعت امتحان سرنوشت شما را تعیین می کند. شب امتحان خوب نخوابیده اید؟ زحمات شما به هدر خواهد رفت. سر جلسه ی امتحان استرس به سراغ شما آمده و نمی توانید فرمول ها و یا اسامی را به یاد آورید؟ زحمات شما به هدر خواهد رفت. هیچ کدام از این ها اتفاق نیفتاده و شما فقط در ضرب و تقسیم اشتباهی ناخواسته انجام می دهید و یا حتی ضرب و تقسیم هم درست است و گزینه را اشتباهی در پاسخنامه وارد می کنید؟ زحمات شما به هدر خواهد رفت.

 

3. کنکور استاندارد نیست

سوالات تستی بهترین روش ممکن برای سنجش نیست. شما بخش زیادی از حل یک مسئله را به خوبی انجام میدهید، ولی نمی توانید آن را به اتمام برسانید. تفاوت شما با دیگری که از جواب سوال هیچ نمی داند در یک آزمون تستی هیچ است. نمرات سوالات تستی صفر و یک است. یا سوال را کاملا درست جواب میدهید، یا جوابی نمی دهید و یا گزینه ی غلط را انتخاب می کنید. هیچ طیفی از دانش در نمره دهی آزمون تستی در نظر گرفته نمی شود. 

 

4. کنکور سنجشگر نحوه ی آموزش است

سوالات تستی، آن هم با محدودیت زمان قادر به سنجش سطوح بالاتر دانش و یا خلاقیت نخواهند بود. اگر طراح سوال مجبور به طرح سوالی شود که حداکثر زمان مورد نیاز آن 2 دقیقه باشد، به ناچار می بایست قید طیف خاصی از سوالات که نیازمند تفکر سطح بالاتر باشد را بزند. به همین شکل سوالاتی را که نیازمند درک عمیق تر از مسائل و مفاهیم خواهند بود.

 

5. کنکور مناسب پولدارهاست

شما در تهران زندگی می کنید و به مدرسه ی غیرانتفاعی فلان با دو قرن سابقه می روید. معلمان شما تمام زندگی خود را صرف تحقیق در زمینه ی نکات ابلهانه ی کنکوری کرده اند و ریزترین جزئیات سوالات کنکورهای اخیر را با نهایت دقت استخراج کرده و در اختیار شما می گذارند. شما به خوبی آگاهید که اگر حرف سوم دومین کلمه ی صورت سوال ژ بوده و در نهایت جمله به حرف ت ختم شود باید گزینه ی سوم را انتخاب کنید. شما در روستایی دور افتاده زندگی می کنید، شما از نکات تستی آگاهی کامل ندارید، سوالات را به ساده ترین شکل ممکن حل می کنید و مجبور به صرف زمان بیشتری می شوید. شما دچار کمبود وقت می شوید و موفق به حل برخی از سوالات کنکور نمی شوید.

 

6. آه از این موسسات کنکور و شکم هایی که روز به روز بزرگتر می شوند

بله همین موسسات وقف عام و غیر وقف عام. همان ها که باید چند بار بخوانید و آن هایی که با یک بار خواندن هم معجزه می کنند. سال هاست که موسسات کنکور بخشی از پروسه ی کنکور به حساب می آیند. همه می دانیم که رتبه ی خوب کنکور بدون کتاب های کنکوری دست نیافتنی است. آزمون های آزمایشی، کلاس های کنکور و چه و چه و چه. شما رتبه ی خوب می خواهید و آن ها شما را به رتبه ی خوب می رسانند. پس سر کیسه را شل می کنید و آن ها روز به روز بزرگ تر می شوند. آیا این سرمایه ی عظیم در روند کنکور هم دخیل شده است؟ خدا داند! 

7. آن ور آب ها خبری از کنکور نیست، ما چیمون از اونا کمتره؟

کنکور3

مجموعه ی این موارد و احتمالا سایر گزینه ها همه را متقاعد کرده که کنکور باید حذف شود. خدا را شکر. من اما مخالفم. نه به عنوان فردی که از کنکور لذت چندان برده و یا منتفع شده و نه به عنوان فردی که معدل خوب به خود ندیده و در حسرت 20 مانده. هیچ کدام. به عنوان فردی که در همین سیستم درس خوانده، اندک دانش روانشناسی دارد، بهره ی کمی از دانش طراحی آزمون دارد و در هر سه مقطع تحصیلی تجربه ی تاثیر معدل بر کنکور و نتایج آن را داشته. بله مخالفم چون هیچ کدام از این دلایل من را متقاعد نمی کند که کنکور را رها کرده و معدل سه سال دبیرستان را جایگزین مناسبی برای انتخاب دانش آموزان بدانم.

 

بزرگترین نقدی که در این چند سال به کنکور وارد شده، موسسات کنکور و یا آن طور که می گویند مافیای کنکور است. سود موسسات را مسئول برگزاری کنکور معرفی کرده و اعتقاد دارند که همین موسسات جلوی حذف کنکور را گرفته اند. من اما هیچ ارتباطی بین این دو نمی بینم. فرض کنیم که کنکور حذف شود. آیا موسسات بی پول می شوند و آقای ... چی باید کنار خیابان گدایی کند؟ نه، به هیچ وجه. اتفاقا آقای ... چی بزرگ و بزرگ تر میشود. ظاهرا درک تصمیم گیران از کنکور و موسسات به همان سال های جوانی خودشان بر می گردد. اولا موسسات کنکوری دیگر کنکوری نیستند. همین موسساتی که به آن ها می گویید مافیا، کلاس کنکوریشان را گسترش داده و کلاس راهنمایی و دبیرستان و دبستان برگزار می کنند. آقایان، همین حالا که کنکور وجود دارد کلاس دبستان برگزار میشود، کلاس تیزهوشان برگزار می کنند، کلاس المپیاد برگزار می کنند. اصلا کنکور که هیچ، مدرسه ها را هم که تعطیل کنید، می آیند در همان سازمان سنجش کلاس مدیریت در سازمان سنجش برگزار می کنند و به خود شما کتاب های کنکورشان را می فروشند. ساده نباشید لطفا. به فرض که کنکور را حذف کنید، نتیجه چه می شود؟ هیچ. موسسات کنکوری دو برابر سود می کنند. کنکور در یک سال برگزار می شود، پس شرکت کنندگان این موسسات در سال پیش دانشگاهی به مراتب بیشتر از سال های پایین تر است. خب جالا کنکور حذف شده و به جای یک سال عملا در سه سال برگزار می شود. نتیجه این است که همان ظرفیتی که تا به حال در سال پیش دانشگاهی جذب موسسات می شد، در هر سه سال عازم کلاس های کنکور و آزمون های آزمایشی می شوند. کنکور کنکور است، اسمش هر جه باشد. 

 

کنکور در آن ور آب ها برگزار نمی شود. حالا نه آن که هیچ کجا برگزار نشود، اتفاقا هستند کشورهایی مثل چین یا فرانسه که کنکور دارند، آن هم چه کنکوری. ولی این حرف درست است که اکثریت کشورها دیگر چیزی شبیه به کنکور ما ندارند. اما هیچ کدام هم جذب سراسری دانشجو ندارند.  دانشگاه ها مستقیما دانشجو جذب می کنند. بله، معدل مهم است، اما همه چیز نیست. ما جذب جداگانه بگذاریم؟ نه، قطعا فعلا چنین پتانسیلی را نداریم. فکر میکنید چند نفر در مصاحبه ی دانشگاه تهران یا شریف و غیره شرکت می کنند؟ خودمان هم خوب می دانیم که فعلا چنین ظرفیتی را نداریم. پیشنهاد بعدی چیست؟ دانش آموزان را با استفاده از معدل فیلتر کنیم؟ عالی. خب این معدل چند است؟ 19.75؟ دانش آموزی که معدل 19.74 دارد برای یک صدم حذف می شود؟ 19.5؟ باز هم تعداد شرکت کنندگان سر به فلک می کشد. 19؟ 18؟ از کجا می آورید این اعداد را؟ مهم تر از همه خودتان هم معترفید که معدل های دوران دبیرستان تا همین امروز قدرت ایجاد تمایز را ندارند. ظاهرا اوضاع آنقدر خراب است که حتی امکان انتخاب معدلی که بتواند تعداد افراد مورد نیاز یک دانشکده را جدا کند وجود ندارد. در واقع ممکن است در یک فاصله ی چند صدمی از معدل تعداد حائزان شرایط بیشتر از تعداد کل ورودی یک دانشکده باشند و همه ی این افراد هم همان دانشکده را انتخاب کرده اند! خدا قوت قهرمانان! بگذریم. فرمودید آن سوی دنیا کنکور ندارند و خیلی هم خوبند. بله خوبند و همین هم کمک کرده تا کنکور نداشته باشند. حتی در آن کشور جهان خوار هم دانشگاهی را نخواهید یافت که همگان بر بهتر بودنش تاکید کنند. دانشگاه ها در رقابت بوده و هستند. نتیجه این که همه انتخاب یکسان نخواهند داشت و اگر چند انتخاب هم داشته باشند، تفاوت از زمین تا آسمان نیست. بر این ها اضافه کنید، هزینه ی بالای شهریه ی دانشگاه ها در دوره ی لیسانس را در آن مملکت جهان خوار که باعث شده هر کسی توان مالی راهیابی به هر دانشگاهی را نداشته باشد. از شهریه هم که بگذریم فاصله ی این سر تا آن سر کشور است که باغث شده از جنوب رهسپار شمال و از غرب رهسپار شرق نشوید. بله می مانید در محدوده ای مشخص، اما با گزینه هایی قابل قبول. در هر ایالتی که باشید دانشگاهی با حدودی خاص خواهید یافت. اما دانش آموزی که در سیستان و بلوچستان بزرگ شده باید کدام دانشگاه را در استانش انتخاب کند؟ دوست داشته باشید یا نه، زیرساخت های آکادمیک لازم برای آن چه می خواهید اجرا کنید وجود ندارد.

کنکور

کنکور مناسب پولدارهاست و جز این نیست. بله، اما به لطف جنابتان، تحصیل هم همان است. این خود شما بودید که روز به روز بر فاصله ی میان مدارس دولتی و غیرانتفاعی افزودید. حالا اما راه برگشت به این سادگی ها نیست. کنکور مناسب پولدارهاست، چون به معلم بهتر و کلاس کنکور بهتر دسترسی دارند. بله اما با حذف کنکور، علاوه بر این دو برخی به مصححین امتحانات، مراقبان امتحان، طراحان سوال و غیره نیز دسترسی خواهند داشت. کنکور را بردارید، اما همین امروز همبستگی میان وضعیت اقتصادی را محاسبه کنید و پس از اجرای طرح مورد نظرتان نیز. اگر همبستگی افزایش داشت عذرخواهی کرده و این کنکور ناجوانمردانه را به جایگاهش برگردانید.

 

مهمترین معضلات کنکور از نظر من همان مشکل سوالات تستی و حذف خلاقیت و عمق دانش و در نهایت نبود طیفی از نمرات است. بله این مشکلات همچنان با کنکور سر جای خود خواهد ماند. اما به گذشته هم رجوع کنیم. پس از انقلاب، برای مدتی کنکور سوالات تشریحی را هم به خود دید. اما خیلی زود این سوالات حذف شد و تمامی سوالات به همان سوالات چهار گزینه ای تغییر یافت. چه شد که به این تغییرات تن دادید؟ جز این بود که قادر به تدوین شیوه نامه ی استانداردی برای نمره گذاری این سوالات نداشتید؟ مگر دچار اختلاف در نحوه ی نمره دهی بین مصححین مختلف نشدید؟ مگر ترس تقلب و فساد به سراغتان نیامد؟ اگر آقای الف با خودکار رنگ ب به سوالات جواب داد و یا علامتی در میان آن همه جمله قرار داد و دست بر قضا برگه ی امتحانی به دست همانی افتاد که می بایست، خدا می داند چه کارها که نمی شود کرد. بله، سوالات تستی قادر به آزمون تمامی دانش نخواهد بود، اما سوالات تشریحی هم با مشکل نمره دهی مواجه است و این معضل ما ایرانیان نیست. هر بنده ی خدایی که اندکی دانش از طراحی آزمون داشته باشد، به خوبی می داند که این معضلی با تاریخچه ی طولانی است در تاریخ تحقیقات علمی.

 

کنکور حقیقتا پدیده ای استرس زاست. بهترین هم که باشید در چهار ساعت امتحان امکان هر اتفاقی هست. خود طراح سوال هم که باشید ممکن است در جلسه ی امتحان اشتباه کنید. بله همه ی این ها هست. اما مگر با حذف کنکور این ها از بین می رود؟ استرس کنکور در وهله ی نخست بابت تاثیرگذاری آن در زندگی افراد است (بهتر است بگویم بوده، چرا همه خوب می دانیم در این یک دهه ی اخیر چه بر سر آکادمی رفته). هیچ کس دوست ندارد حاصل زحمات خود را بر باد رفته ببیند. اما ذکر یک نکته ضروری است. حذف کنکور بر پایه ی این ایده شکل گرفته که کنکور صرفا چهار ساعت است و امتحانات نهایی در 3 سال و چندین درس جداگانه برگزار می شود. پس با یک بار اشتباه همه چیز را بر باد نخواهید داد. بسیار عالی، اما  دو چیز را فراموش کرده اید. دوستان عزیز با فشردگی ای که در توزیع معدل دانش آموزان وجود دارد، یک امتحان بد همان و خارج شدن از پذیرفته شدگان دانشگاه های خوب نیز همان. آن چه شما خواهید ساخت، استرسی سه ساله است. آن چه بر آن تاکید دارید تحول شعار هر روزتان کنکور است. استرس و اضطراب بسیار آسیب زاست، بله اما افسردگی چطور؟ درماندگی آموخته شده چه؟ مطمئن باشید دانش آموزی که با استرس دست و پنجه نرم می کند بهتر از دانش آموزی است که دچار درماندگی آموخته شده است. دانش آموزی را می گویم که در اولین امتحان از سه سال دبیرستان به هر دلیل با نمره ای بد امتحان را ترک می کند. نتیجه چیست؟ دانش آموزی که از همین امروز می داند که در سه سال آینده هر چه بخواند و هر چه بکوشد به رشته ی مورد نظرش در دانشگاه ایده آلش نخواهد رسید. حال آن که همان دانش آموز هر اشتباهی را هم که در جلسه ی کنکور انجام داده باشد، در بدترین حالت با یک سال تاخیر مواجه خواهد شد. نمرات بد در اولین معدل امتحانات نهایی اما این طور نیست. قابل جبران نیست آقا جان، قابل جبران نیست. شما دانش آموزتان را به دست کم 7 سال ناتوانی تا رسیدن به کنکور کارشناسی ارشد مبتلا کرده اید. راهکار دیگری هم شاید باشد. اگر می توانید سه سال امتحان نهایی برگزار کنید، برای یک بار هم که شده به برگزاری سه امتحان کنکور فکر کنید. نحوه ی رتبه بندی هر طور که خودتان خواستید، اما به آن فکر کنید. اگر اعتقاد دارید افزایش تعداد امتحان ها مشکل را حل می کند، پس افزایش تعداد کنکورها هم باید بتواند. البته اگر فرض شما درست باشد.

 

و اما آخرین حرف ها. ما همه دوران مدرسه و دانشگاه را تجربه کرده ایم و نیک می دانیم تقلب بخش جداناپذیر امتخانات ماست. فاصله گذاری میان صندلی ها و دوربین های مداربسته ی دانشگاه ها هم نتوانسته این استعداد الهی را در دانش آموزان و دانشجویان ما خاموش کند. کنکور خوب یا بد نسبتا در این مسیر موفق بوده. نخست این که شما یک بار در جلسه ی امتحان می نشستید و پیش از امتحان قادر به آماده سازی صندلی و میز و زمین و زمان برای تقلب نیستید. زمان امتحان محدود است و فرصت کمتری برای بیرون کشیدن انواع و اقسام برگه ها و نوشته ها را به شما می دهد. غقل سلیم می گوید زمان هر تست 1 دقیقه است و شما برای پیدا کردن نوشته ی مرتبط با سوال به زمان بسیار بیشتری نیاز دارید. ترکیب افراد دور و بر شما هم تصادفی است و در کنار یا جلو و عقب دوست چندین و چند ساله ی مدرسه نخواهید نشست. مراقبان امتحان هم حتی اگر بخواهند، امکان کمتری برای کمک خواهند داشت. زمان اجازه نخواهد داد و پرسیدن سوال از مراقب در جلسه ی کنکور مرسوم نیست. همه ی این ها اما در امتحانات نهایی متفاوت است. امتحانات نهایی ترکیبی مناسب از شرایط تقلب را فراهم می کند و هیچ کس هم نمی خواهد راهکاری برای جلوگیری از آن پیشنهاد دهد. لازم به یادآوری نیست که اگر روزی تحقیقی مناسب در مورد میزان تاثیرگذاری تقلب در معدل دانش آموزان و دانشجویان انجام می شد، حتما متوجه می شدید که میانگین نمره ی کسب شده از تقلب در امتحانات ایران بیش از 2 نمره خواهد بود. و این دو نمره به معنای دو نمره معدل و یا در سیستم جدید شما، جایگزینی دانشگاه تهران با دانشگاهی دورافتاده در کشور است. کنکور حذف خواهد شد شاید، اما فراموش نکنید نحوه ی برگزاری آزمونی تا این حد موثر را به دست دموکراسی و میل عمومی نمی گذارند که طبیعیست عموم رای دهندگان شما همان عموم شرکت کنندگان کنکورهایی خواهند بود که میانگین درصدهایش کمتر از 30 درصد و منفی و صفر بوده. 49 سال از نخستین کنکور می گذرد و این سال ها فرصت مناسبی بود برای تحقیق در نحوه ی برگزاری چنین امتحانی. 49 سال گذشت و دریغ از یک تحقیق جامع که شما منتشر کرده باشید و ما خوانده باشیم.