سال 2009 بود که تاد بل برای ادای احترام به مادرش قفسهی کتابی ساخت و آن را در جلوی حیاط خانهاش گذاشت. قفسهی کتاب درواقع کتابخانهای کوچک بود با طراحی برگرفته از مدرسههای مناطق روستایی. طولی نکشید که همسایهها از ایدهی تاد استقبال کردند. کتابها بهسرعت جابهجا میشد و برخی کتابهای جدیدی را هم به کتابخانه اضافه میکردند. همین استقبال باعث شد تا تاد کتابخانههای بیشتری بسازد و آنها را به دیگران بدهد. سپس ریک بروک به ایدهی تاد پیوست. نتیجهاش شد کتابخانهی رایگان کوچک. آنها کتابخانههایشان را در مکانهای مختلف قراردادند و از علاقهمندان خواستند تا به این ایده بپیوندند.
تا چند سال قبل ایدهی تاد و ریک رسیدن به 2509 کتابخانه بود. حالا اما سازمان مردمنهاد کتابخانهی رایگان کوچک بیش از پنجاههزار کتابخانه در بیش از پنجاه کشور دنیا دارد و روزبهروز هم به تعداد کتابخانههایش اضافه میشود. اما چرا 2509 کتابخانه؟ اسم اندرو کارنگی و دانشگاه کارنگی ملون را حتماً شنیدهاید. مردی که کارش را با 4.5 دلار در هفته شروع کرد و در هنگام مرگ 2509 کتابخانه ساخته بود. در هجده سال پایانی عمر 350 میلیون دلار به خیریهها، سازمانها و دانشگاهها بخشید، و به ثروتمندان توصیه کرد بهجای سپردن دارایی به وارثان آن را صرف امور خیریه کنند.
تعداد کتابخانههای عمومی ایران چقدر است؟ ظاهراً در سال 94 تعداد آنها به 3278 رسیده است. کمی بیشتر ازآنچه اندرو کارنگی بهتنهایی ساخت و بسیار کمتر از تعداد کتابخانههای رایگان کوچک. از ساخت نخستین کتابخانه عمومی ایران کمتر از صد سال میگذرد و بعد از این سالها هم کتابخانهها عموما در شهرهای بزرگتر شکل گرفتهاند و مناطق محروم بسیاری دسترسی مناسبی به کتابخانهها ندارند. حالا اما معلم کلاس اولی پیداشده که کتاب میخواند، وبلاگ مینویسید، عروسک درست میکند و میخواهد برای بچههای منطقهای محروم در خوزستان کتابخانه درست کند. خوزستان باآنهمه داراییاش احتمالاً نباید نیازمند کمک مالی ما میبود. اما حالا که ثروتش صرف زندگی ما در شهرهایی با کیلومترها فاصله شده، ما هم باید خودمان را مسئول بدانیم. با کمک مالی هرچند اندک، با اهدای کتاب و یا تبلیغ برای شکل گرفتن کتابخانهای هرچند کوچک که میتواند نسلی بهتر را پرورش دهد. نسلی که بهتر از ما فکر کند، بهتر از ما رفتار کند و از کودکی محبت کردن را یاد بگیرد. صد و یک سال پیش اگر حاج علیاکبر صنعتی زاده پرورشگاه صنعتی را تأسیس نمیکرد، احتمالاً نسلهای بعد از آثار علیاکبر صنعتی محروم میشدند. حالا هم باید به فکر نسلهای بعد بود، به فکر توزیع عادلانهی امکانات و کمک برای ساختن جامعهی بهتر.
تانگوی چندنفره وبلاگ معلمی است که حالا به فکر ساختن کتابخانه افتاده و مجوزهای لازم را هم گرفته. داستان شکلگیری ایده و روند کار را میتوانید در وبلاگ بخوانید. میتوانید برای خرید کتاب کمک مالی کنید و یا کتابهایتان را به این کتابخانه اهدا کنید. اما اگر هیچکدام از این دو هم برای شما مقدور نیست، متنی ساده در وبلاگتان بنویسید و دیگران را به کمک کردن ترغیب کنید. فراموش نکنید که شما با شش حرکت به دورترین افراد هم متصل هستید.