تهران شهر ترافیک و آلودگی است. گزارش شرکت کنترل کیفیت هوا می‌گوید از 36 روز اول سال 7 روزش را در شرایط ناسالم گذرانده‌ایم و فقط و فقط سه روز هوای پاک را تجربه کرده‌ایم. بدون ارائه‌ی این آمار هم البته خودمان گسترش آلودگی را احساس می‌کنیم. چند سالی است که اشاره‌ی مسئولان محیط زیستی روی یک مورد قفل‌شده : خودروهای تک‌سرنشین. ترافیک تهران فقط وقت شهروندانش را تلف نمی‌کند. مسئولان می‌گویند 80 درصد از آلودگی تهران هم ناشی از سوخت خودروها است. راهکار هم حمل‌ونقل عمومی، یعنی تاکسی‌ها، اتوبوس‌ها و مهم‌تر از همه متروی تهران. بااین‌حال علی‌رغم محدودیت تردد در نیمی از تهران (طرح ترافیک و زوج یا فرد) و ترافیک سرسام‌آوری که صبح و شب نمی‌شناسد، شهروندان همچنان خودروی شخصی را به متروی تهران ترجیح می‌دهند. دلایل فرهنگی را که کنار بگذاریم ساختار خطوط مترو را هم نباید بی‌تقصیر دانست.

اطلاعات خطوط متروی شش پایتخت دیگر و یک شهر با شباهت بسیار را در جدول ببینید. لندن، برلین، توکیو، پکن، مسکو، سئول و نیویورک. کمترینشان سه و نیم میلیون و بیشترینشان نزدیک به بیست‌ودو میلیون نفر جمعیت دارد. تعداد افرادی که از مترو استفاده می‌کنند اما در همه‌ی موارد بیشتر از تهران است. تراکم زیاد مردم در ایستگاه و درون قطارها نکته‌ی مهمی است، اما آیا متروی تهران شهر را به‌خوبی پوشش می‌دهد؟

 

شهر

تعداد ایستگاه‌ها

طول خط مترو

مساحت شهر

جمعیت شهر

لندن

270

402

1572

8787000

برلین

173

152

892

3605000

توکیو

285

304

2188

13047000

پکن

370

608

1368

21700000

مسکو

245

419

2511

12190000

سئول

291

331

605

10290000

نیویورک

472

394

789

8538000

تهران

118

221

1748

8693000

 

تعداد ایستگاه‌های متروی تهران (با در نظر گرفتن تمامی خطوط، حتی آن‌هایی که هنوز کارشان را شروع نکرده‌اند)، یک‌چهارم ایستگاه‌های متروی نیویورکی است که جمعیتی مشابه تهران دارد و حدود هفتاد درصد ایستگاه‌های مترو در برلین با چهل درصد جمعیت تهران. همین وضعیت برای سایر شهرها هم صدق می‌کند.

اما اجازه دهید دو شاخص ساختگی ایجاد کنیم برای بهتر نشان دادن وضعیت ایستگاه‌های متروی تهران. نسبت تعداد ایستگاه‌ها به مساحت شهر و نسبت طول خطوط مترو به مساحت.  اولی را تراکم ایستگاه و دومی را تراکم خط بنامیم. جدول پایین را ببینید.

 

تراکم ایستگاه

تراکم طول خطوط

0.171756

0.255725

0.19399

0.170105

0.130256

0.13894

0.270468

0.444591

0.097571

0.166826

0.480825

0.547744

0.598226

0.499366

0.067506

0.12643

 

تراکم ایستگاه نیویورک نزدیک به 9 برابر تهران و تراکم ایستگاه سئول بیش از 7 برابر تهران است. کمترین هم مسکو است با یک و نیم برابر. در مورد تراکم خطوط هم اگرچه تهران همچنان کمترین نسبت را داراست، اما اخلاف کمی کمتر است. تراکم خطوط تهران یک‌چهارم نیویورک است. سئول هم چهار و نیم برابر تهران تراکم طول خطوط دارد. نکته‌ی دیگر این‌که اگر به عددها دقت کنید، به‌جز تهران، پکن و تا حدود کمتری مسکو، در سایر شهرها تراکم ایستگاه و تراکم خطوط تقریباً در یک حد قرار دارد. تراکم طول خطوط تهران اما دو برابر تراکم ایستگاه است. چه چیز باعث اختلاف شده؟ دلیل ساده‌تر این است که در یک خط مترو به‌اندازه‌ی کافی ایستگاه نساخته‌ایم. دلیل دوم اما نقص ساختاری شهر است. تهران سال‌هاست که بدون نقشه و برنامه گسترش می‌یابد و برنامه‌ریزان شهری نقشی در تعیین مراکز شهری یا اصطلاحاً هاب‌ها ندارند. شهر بر اساس خواسته‌های کوتاه‌مدت گروه‌ها بزرگ‌شده و حالا سرمایه‌ی بیشتری باید صرف کنیم تا بخش‌های جداگانه را به هم وصل کنیم. منطقه‌ی 22 را به خاطر بیاورید. طی چند سال از هیچ برج‌های پرتعداد سر برآورد و حالا نیویورکی در غرب تهران داریم که تا چند سال پیش حتی گذرمان هم به آن نمی‌افتاد.

نتیجه چیست؟ متروی تهران نتوانسته مکان‌های مهم شهر را پوشش دهد. بنابراین مترو تنها وسیله‌ای است کمکی در کنار دو بخش دیگر حمل‌ونقل عمومی، یعنی اتوبوس و تاکسی. از هشت دانشگاه اصلی تهران، دو دانشگاه شریف و علم و صنعت ایستگاه‌های متروی اختصاصی دارند، ایستگاه دانشگاه تربیت مدرس هم یک سالی است که ساخته‌شده، اما همچنان بی‌استفاده مانده. دانشگاه‌های تهران و امیرکبیر دو ایستگاه مترو در نزدیکی خود در میدان انقلاب و چهارراه ولیعصر دارند، اما بخش بزرگی از دانشکده‌های دانشگاه تهران در امیرآباد بدون ایستگاه باقی‌مانده است. در دانشگاه‌های شهید بهشتی، خواجه‌نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی هم خبری از ایستگاه مترو نیست. درواقع نیمی از دانشگاه‌های شهر از خطوط مترو محروم مانده‌اند.

نکته‌ی دیگر خطوط ارتباطی غرب به شرق و بالعکس است. بخش قابل‌توجهی از ترافیک شهر تهران در سه اتوبان شرقی غربی نیایش-صدر، همت و حکیم شکل می‌گیرد. حالا نگاهی به خطوط متروی تهران بیندازید. درحالی‌که هر سه بزرگراه در نیمه‌ی شمالی شهر قرار دارند، تمامی خطوط متروی شرقی غربی در نیمه‌ی مرکزی و جنوبی شهر امتداد می‌یابند. نتیجه این‌که نیمه‌ی شمالی شهر برای رفت‌وآمد به غرب یا شرق می‌بایست به‌جای خطوط زیرزمینی مترو، وارد بزرگراه‌های شهر شده و به ترافیک شهری اضافه کند.

نزدیک به بیست سال از آغاز به کار متروی تهران می‌گذرد، اما حمل‌ونقل عمومی همچنان دغدغه‌ی اصلی شهرداران تهران باقی‌مانده و خواهد ماند.