تئاتر ابزورد چیست

تئاتر ابزورد یا ابزوردیسم مفهومی است که توسط مارتین اسلین منتقد تئاتر به منظور توصیف نمایش هایی در میانه ی قزن بیستم ابداع شده است. این نمایش ها همگی بر اساس روش و رسم مشخصی نگاشته شده بودند. اسلین به این نمایش ها به عنوان نشان دهنده فلسفه آلبر کامو نگاه می کند، که بر اساس آن زندگی فاقد معنایی درونی و ذاتی است. نمایشنامه هایی که بر اساس سنت ابزودیسم ( تئاتر ابزود ) نگاشته شده اند، عموما دارای کاراکترها و شخصیت های گوناگون، دیالوگ های بی منطق و پوچ، فعالیت ها و اعمال تکراری و بی معنا و طرح های غیرواقعی و یا غیر ممکن هستند.مارتین اسلین در مقاله ی سال 1961 خود، چهار نمایشنامه نویس را به عنوان رهبران این جنبش معرفی می کند: ساموئل بکت، اوژن یونسکو، آرتور آداموف و ژان ژنه. بعدها اسلین نویسنده ی انگلیسسی، هارولد پینتر را نیز به این جمع افزود. به علاوه او برخی از کارهای تام استوپارد، ادوارد آلبی و جان تاردیو را نیز در زمره ی تئاتر ابزورد به شمار آورد.

تئاتر ابزورد کارش را در پاریس به عنوان تئاتر تجربی آغاز کرد. بنابراین حتی پس از آن که تئاتر ابزورد در سایر کشورها گسترش یافت نیز، اکثر نمایشنامه های ابزورد به زبان فرانسوی نوشته شده بودند. بسیاری، the maids اثر ژان ژنه (1947) را نخستین نمایشنامه ابزورد به شمار می آورند. آوازه خوان طاس اثر یونسکو نخستین نمایشنامه ابزوردی بود که روی صحنه رفت و قطعا در انتظار گودو مشهورترین آن هاست.

سبک های تئاتری مختلفی را به عنوان پیش زمینه تئاتر ابزورد به شمار می آورند. تراژیکمدی های شکسپیر نظیر داستان زمستان و توفان، بیشترین تاثیر گذاری را بر نمایشنامه های ابزورد داشته است. نمایشنامه های ابزورد رئالیسم و منطق را قربانی می کنند تا به هدف خود برسند. برخی از نمایشنامه های ابزورد مستقیما به شکسپیر ارجاع می دهند، به عنوان مثال رزنکراتز و گلدنسترن مرده اند، اثر تام استاپرد. همچنین نباید تاثیر فیلسوف سورئال آنتونین آرتو را نیز نادیده انگاشت، چرا که بر اساس تئوری او اهمیت تئاتر بر اساس ادبیاتی که تولید می کند نیست، بلکه براساس تاثیر درونی است که بر تماشاگر می گذارد.

بسیاری تئاتر ابزورد را به عنوان واکنشی به جنبش رئالیسم در تئاتر به شمار می آورند. نویسندگان ابزورد به جای تبعیت و همنوایی با مفاهیم زندگی واقعی، به دنبال ایجاد تجربه ای غیرواقعی و خطاناپذیر هستند. در نمایشنامه های ابزورد، زمان و شرایط به طور کلی اگر اساسا وجود خارجی داشته باشند، مبهم هستند. شخصیت ها شباهتی به انسان های واقعی ندارند، بلکه عموما استعاره ای و کهن الگویی هستند.

یکی از اصول اساسی این جنبش، وجود نگرش دنیایی فاقد هدف است. اسلین می گوید بدون نظام عقاید منسجم و یا اصول راهنما، تمامی فعالیت ها بی هدف و پوچ خواهند بود. بنابراین هر چیزی ممکن و جایز است. در نمایشنامه کرگدن اوژن یونسکو، تمامی ساکنین یک روستا تبدیل به کرگدن می شوند، به جز نقش اصلی نمایشنامه، برنگر. در پایان نمایش برنگر علارغم این که فکر می کند کرگدن ها جذاب تر از انسان ها هستند، تصمیم می گیرد که با آن ها بجنگد.

کرگدن نمونه ای کلاسیک از تئاتر ابزورد است. در حالی که عمدا از طرحی مزحک برای آن استفاده شده است، این نمایشنامه به مفاهیم تبعیت، همرنگی با جماعت و اخلاق می پردازد. در تئاتر رئال، نمایشنامه ای با چنین موضوعی ممکن است به استیلای نازیسم و یا فشار گروه همسالان در مدارس بپردازد. نکته تئاتر ابزورد در این است که بدون پیش داوری و یا امکان تشخیص دقیق موضوع خارجی مطرح می شود. در حالی که پیوستن به نازی ها موضوعی است که مردم دیدگاه مشخصی در مورد آن دارند، تبدیل شدن به کرگدن اتفاقی ناممکن است که هیچ کس نمی تواند آن را تجربه کند. از آن جایی که تئاتر ابزورد به یک اندازه با همه بیگانه است، در واقع به یک اندازه نیز برای همه دست یافتنی است.