سعی ما در بلاگ بر این است تا فرصت استفاده از امکانات پیشرفته و حرفه ای متناسب با شان جامعه ایرانی را به ساده ترین نحو ممکن فراهم آوریم. تلاش کرده ایم تا فضایی متفاوت را در وب فارسی شکل دهیم و بستری بسازیم برای نخبگان، محققان، متخصصان، هنرمندان و اهل قلم تا بتوانند فارغ از دغدغه های فنی و حاشیه ای، بر تولید و نشر آثار خود تمرکز کنند.
سعی ما در بلاگ بر این است تا فرصت استفاده از امکانات پیشرفته و حرفهای متناسب با شأن جامعه ایرانی را به سادهترین نحو ممکن فراهم آوریم. تلاش کردهایم تا فضایی متفاوت را در وب فارسی شکل دهیم و بستری بسازیم برای نخبگان، محققان، متخصصان، هنرمندان و اهلقلم تا بتوانند فارغ از دغدغههای فنی و حاشیهای، بر تولید و نشر آثار خود تمرکز کنند.
این بخشی از توضیحی است که بیان در توضیح بلاگ بیان نوشته است. اما از دو جملهی بالا کدامیک را ترجیح میدهید؟ هر دو معنای یکسانی دارند و مفهوم یکسانی را منتقل میکنند، نگارشها اما متفاوت است. به نیمفاصلهها دقت کنید. گزارهی اول نوشته حرفه ای و گزارهی دوم "حرفهای". گزارهی اول " شان " و دومی " شأن " را استفاده کرده. البته هدف، اشکال گرفتن از بیان و طرز نگارش جملاتش نیست. نگارش درستتر را البته ترجیح میدادم و حالا هم دیر نیست. درستش میکنند حتماً. برای نوشتن این متن به دنبال جملهای میگشتم تا نگارشهای متفاوتش را نشان دهم و برحسب اتفاق رسیدم به صفحهی اول بلاگ و چشمم افتاد به این جمله، و خب چه مثالی بهتر از صفحهی نخست بیان. صحبت اما از نگارش زبان فارسی است، با صد و ده میلیون گویشور. صحبت از خط و زبانی است که حالا جایگاه دهم را در وب به خود اختصاص داده.
از بدو تأسیس فرهنگستان ایران و حضور بزرگانی چون فروغی، وثوق، علیاصغر حکمت بر مسند ریاست، تا فرهنگستان زبان ایران در پهلوی دوم و همین حالا که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی شکلگرفته، مخالفان فرهنگستان کم نبودند. چه حالا که کشلقمه (که کلمهی انتخابشدهی فرهنگستان نیست و به شوخی بهعنوان نمادی از کلمات تولیدی فرهنگستان به کار میرود) دستمایهی شوخی است و چه آن زمان که صادق هدایت انتخاب کلمهی باشگاه را نامناسب میدانست و باور نداشت این کلمه میتواند در زبان مردم جا بگیرد. بسیاری از کلمات اما در فرهنگ ما جا باز کردند. نگاهی به متن نامههای دوران قاجار و یا حتی پهلوی اول بیندازید تا تغییرات زبان را در همین صدسال اخیر بهتر درک کنید. فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم با تمام کم و کاستیهایش کلمات زیادی را دستکم در ادبیات تخصصی وارد کرده است. امروز هیچ مهندس مکانیکی با شنیدن کرنش یا چقرمگی متعجب نمیشود. شاید در صحبت روزمره از بالگرد استفاده نکنید، اما با شنیدنش هم چشمهایتان درشت نمیشود. همین برجام اصلاً. حالا خیلیها حتی نمیتوانند به خاطر بیاورند جایگزین چه شده.
خوب و بد فرهنگستان را که کنار بگذاریم، کم نیستند قواعدی که دستکم موافقت همگانی بر استفاده از آنها وجود دارد. همین نیمفاصله، استفاده از حمزه، یا هکسره که اخیراً مشکلی جهانشمول شده انگار. مشکل اما کجاست؟ مشکل تفاوت نگارش با قلم و خودکار و یا کامپیوتر شخصی و لپتاپ و گوشی و تبلت است. اولین سیستمعاملها و کیبوردها و در ادامه فضای مجازی، مناسب نگارش فارسی نبودند و همین حالا هم چندان ایدئال نیستند. بهمرور اما ما عادت کردیم به نگارش به سادهترین شکل. یکزمانی فینگلیش مینوشتیم ( که هنوز هم مرسوم است)، کمکم کیبوردهای فارسی اضافه شد و شروع کردیم به فارسی نوشتن، اما پیدا کردن ً ٍ ٌ سخت بود. پس کمکم حذفشان کردیم و آنقدر در ننوشتنشان پافشاری کردیم که خواندنشان هم برایمان عادت شد. آنقدر عادت شد که حالا اگر در متنی استفاده شوند هم نویسنده را بیشازحد دقیق یا سختگیر فرض میکنیم. مراحل بعد اما به دستور زبان هم رسید و فارسی که با اختلاف فاحش بین زبان رسمی و زبان غیررسمی یا همان زبان گفتار مواجه بود، بیقاعدهتر و سلیقهایتر از قبل نوشته میشد. نتیجه آنکه بخش قابلتوجهی از مطالب فارسی در وب مملو از اشتباهات دستور زبانی است.
زمانی که شروع به نوشتن این مطلب کردم، تلگرام هنوز فیلتر نشده بود. شایعاتی بود که فیلتر میشود و میشد حدس زد که چندان هم غیرواقعی نیست، چراکه تمامی امکانات بسیج شده بود برای معرفی چند پیامرسان داخلی. ازقضا امروز تلگرام فیلتر شده، تقریباً هرچند روز خبری از پیامرسانهای داخلی به گوش میرسد و باوجود تمام امکاناتی که در اختیار شرکتهای داخلی قرارگرفته، هنوز استقبال مناسبی از آنها نشده. اینکه مشکل کار کجاست را همه میدانیم، اما چیزی که تصمیم گیران احتمالاً نمیدانند این است که حتی اگر حق با آنها باشد، مسیر درستی را طی نکردهاند. اگر سیاستگذاران این حوزه قصد حمایت از محصولات داخلی را دارند، بهتر است با محصولاتی شروع کنند که نه حساسیت و بحثوجدلهایی نظیر پیامرسانها را دارد، و نه مشکلات امنیتی و نیاز به تزریق سرمایههای کلان و زیرساختهای فراتر از توان. ویراستیار دقیقاً نمونهی چنین محصولی است. همانطور که از اسمش مشخص است ویراستیار افزونهای است برای رفع اشکالات املایی و نگارشی متن.
اگر صرفاً متنهایتان را در فضای اینترنت منتشر میکنید شاید چندان توجهی به اشتباهات نگارشی متن نکرده باشید. همانطور که در ابتدای متن گفتم حتی شرکت معتبری مثل بیان، چندین سال است که با شعاری حاوی اشتباهات نگارشی فعالیت میکند و شاید تا همین امروز هم بازخوردی بابت اشتباهش نگرفته باشد. اما اگر متنهای رسمی نوشته باشید حتماً طعم سختی ویرایش متن را تجربه کردهاید. سختی ویرایش پایاننامهی 150 صفحهای کمتر از نوشتن اولیهاش نیست. این دقیقاً مزیتی است که ویراستیار دارد. میتوانید فهرست کامل کارکردهایش را از سایت ویراستیار بخوانید. من اینجا صرفاً به چند موردی که بیشتر با آن سروکار دارم میپردازم.
نیمفاصله بزرگترین مشکل نوشتارهای فارسی است. همانطور که اول متن گفتم تا سالها زبان فارسی پشتیبانی مناسبی در بسیاری از نرمافزارهای انتشار متن نداشت. نتیجهاش این شد که بسیاری از ما اصول درست تایپ کردن و درست نوشتن را یاد نگرفتیم. اکثر ما فعلهایی مثل مینویسم، میروم، میبرم و غیره را به این شکل مینویسیم: می نویسم، می روم، می برم. جدا از اشکال نگارشی و ظاهری، مشکل بزرگتر زمانی به وجود میآید که شما به آخر خطر میرسید و با شکل دوم نگارش، می در انتهای خط اول و روم در ابتدای خط دوم میماند. نیمفاصلهها مهماند و باعث شکل زیباتر نوشته میشوند.
اشکالات املایی هم که دیگر نیازی به یادآوری ندارد. سری به اینستاگرام سلبریتیها بزنید تا با تحقق شعار « تا نفس باقی است اشتباه مینویسم» آشنا شوید. سلبریتی که در مورد مدرک دانشگاهیاش نوشته غذا و نه قضا! سلبریتی که بهجای و از ُ استفاده میکند و مینویسد دیروز فلان جا رفتیمُ فلان جور شد. شما سلبریتی نیستید و احتمالاً این اشتباهات را هم انجام نمیدهید! اما ممکن است در نوشتن اضغاث احلام به مشکل بخورید. جدا از این، گاهی در تایپ کلمات، حرفی جا میافتد. مغز انسان بهراحتی متوجه چنین اشتباهاتی نمیشود، چراکه عادت به خواندن کلمات بهعنوان یک واحد کامل دارد و نه مجموعهای از حروف. به همین دلیل، زمان بازبینی هم تشخیص این اشتباهات سخت است.
مزیت دیگر ویراستیار پیشنهاد دادن کلماتی است که فرهنگستان بهعنوان جایگزین مطرح کرده. مثلاً اگر مثل من زیاد از واژهی آکادمیک استفاده میکنید، ویراستیار به شما پیشنهاد میدهد که دانشگاهی را جایگزین آکادمیک کند. برای من زیاد پیشآمده که باوجود علاقه به استفاده از کلمات فارسی، جایگزین مناسب پیدا نکنم. همین مورد هم یکی از دلایلی است که ویراستیار را دوست دارم.
به موارد بالا تبدیل نوشتار فینگلیش به فارسی، تغییر اعداد و تاریخ انگلیسی به فارسی، اصلاح نشانهگذاری در جملات، حذف کلماتی که بهاشتباه چند بار پشت سر هم نوشتهشدهاند و موارد دیگر را هم اضافه کنید. همهی اینها موارد مثبتی است که من را متقاعد میکند، ویراستیار نسبت به پیامرسانهای داخلی بسیار گزینهی مناسبتری است برای معرفی به مخاطبان.
نکتهی آخر اینکه ویراستیار بهصورت متنباز و تحت لیسانس گنو منتشرشده است. حتماً در آینده در این مورد مینویسم، اما فعلاً بهتر است به همین اکتفا کنم که اگر بعد از سالها پیشرفت صنعت نرمافزار، بهیکباره به یاد ورود به این صنعت افتادهایم بهتر است بهجای انتشار نسخههای متن بسته و انحصاری به سراغ مشارکت سالم در پروژههای متنباز و ایجاد اطمینان در مخاطب برویم.