در سالهای نوجوانی من همیشه پای ثابت بازیهای کامپیوتری بودم و در بعضی موارد از طرفداران سرسخت و متعهد به بعضی بازیهای خاص. آن زمان هنوز دوران طلایی فرومها بود و عجیب نبود که صبح را در بحث با دوستی انگلیسی شروع کنید، بعد دوستی آلمانی به بحث اضافه شود و در ادامه دوستان مصری و چینی و فرانسوی و هلندی. اما زمانی که صحبت از نسخهی جدید بازی میشد، همه در یک چیز مشترک بودند به جز من. همه صحبت از فروش سیدی های نسخههای قبلی و خرید نسخهی جدید میکردند. برای من اما داستان قطعا فرق میکرد. من نه هزینهی چندانی بابت خرید نسخههای جدید بازی میپرداختم و نه هیچ کس در ایران خریدار نسخههای قدیمی بود. جدا از این ما در ایران حساسیت عجیبی به اصطلاحات نو و دست دوم داریم. فرقی نمیکند موضوع بحث سیدی بازی باشد، یا خانه و ماشین و یا حتی گوشیهای موبایل که سالهاست از آنها استفاده نمیکنیم و یا کتابهای درسی دوران مدرسه و دانشگاه. حتی شرایط زندگی را هم متناسب با این فرهنگ تغییر دادهایم. تعداد زیاد کمد و انباری داخل خانهها به عنوان بخشی ضروری از طراحی خانهها در ایران پذیرفته شده. جایی برای نگهداری از چیزهایی که نه نیازشان داریم و نه جرئت دور ریختنشان را.