سال 2009 بود که تاد بل برای ادای احترام به مادرش قفسهی کتابی ساخت و آن را در جلوی حیاط خانهاش گذاشت. قفسهی کتاب درواقع کتابخانهای کوچک بود با طراحی برگرفته از مدرسههای مناطق روستایی. طولی نکشید که همسایهها از ایدهی تاد استقبال کردند. کتابها بهسرعت جابهجا میشد و برخی کتابهای جدیدی را هم به کتابخانه اضافه میکردند. همین استقبال باعث شد تا تاد کتابخانههای بیشتری بسازد و آنها را به دیگران بدهد. سپس ریک بروک به ایدهی تاد پیوست. نتیجهاش شد کتابخانهی رایگان کوچک. آنها کتابخانههایشان را در مکانهای مختلف قراردادند و از علاقهمندان خواستند تا به این ایده بپیوندند.