اریک اریکسون

اریک اریکسون (Erik Erikson) بر خلاف فروید به مراحل روانی-جنسی نمی پردازد، بلکه مراحل رشد و تحول را به صورت روانی اجتماعی تعریف می کند، با این حال عقاید اریکسون به شدت تحت تاثیر زیگموند فروید و نظریه های فروید در مورد ساختار شخصیت قرار دارد.در شرایطی که روانشناسی فروید بر نهاد (id) تکیه داشت، اریکسون روانشناس من (ego) است. او بر نقش فرهنگ و جامعه و تناقض هایی که ممکن است در خود من شکل گیرد تاکید می کرد، در حالی که تاکید فروید بر تناقضات میان من و فرامن (superego) بود.