زیگموند فروید

نظریه فرویدی:

نظریه روانکاوی یا روان تحلیل گری (psychoanalytic) رویکرد رادیکال جدیدی را در تحلیل و درمان رفتارهای نابهنجار پایه گذاری کرد. رویکردهای پیشین تنها به بررسی فیزیولوژیکی نابهنجاری (abnormality) پرداخته و به کمتر به رفتارها توجه داشتند. آن چه منجر به تمایز نظریه فروید با نظریه های پیشین شد، باور به این اصل بود که رفتارهای نوروتیک یا روان رنجورانه اتفاقی و یا بی معنا نیستند بلکه هدفمند و بر اساس قانون و دلیل هستند. بنابراین با جستجو به دنبال هدف و دلیل اصلی الگوهای رفتار نابهنجار، روانکاو یا روان تحلیل گر قادر به درک رفتار هدفمند و معنادار بیمار می شد.