طبقه متوسط و تحولات سیاسی در ایران معاصر (1320-1380)

نویسنده: محمد حسین بحرانی

نشر آگاه

این کتاب به منظور شناخت و تبیین نقش قشرهای میانی (سنتی و جدید) در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در فاصله سال های 1320 تا 1380 نگارش یافته است. برای دست یابی به این هدف نقش قشرهای میانی جامعه ایرانی در کنار سایر گروه های اجتماعی در قالب گفتمان های سیاسی آن ها بررسی شده است.

این کتاب که در واقع پایان نامه ی دکتری محمد حسین بحرانی است در 5 فصل ( فصل یکم: رویکرد نظری، فصل دوم: ساختار و تحولات قشربندی اجتماعی، فصل سوم: گفتمان ها و تحولات سیاسی پیش از انقلاب، فصل چهارم: گفتمان ها و تحولات سیاسی پس از انفلاب، فصل پنجم: سرانجام پژوهش ) تدوین شده است.

بخشی از فصل رویکرد نظری:

دیدگاه های آنتونی گیدنز را می توان در مکانی میان مارکس و وبر قرار داد، چه او عناصر اصلی آرای آن دو را پذیرفته است. او همانند مارکسی ها و وبری ها داشتن یا نداشتن مالکیت بر ابزار تولید را عامل اساسی در نظام طبقاتی جامعه می داند. به عقیده او سه حقوق یا قدرت، یعنی دارایی، آموزش یا مهارت و نیروی کار یدی بنیان اصلی ساختار طبقاتی سه گانه ای است که بر اساس آن طبقه ی بالا بر سرمایه کنترل دارد. طبقه ی میانی دارای تحصیلات و مهارت های بالا است که آن را در بازار مبادله می کند و طبقه ی پایین یا کارگر تنها نیروی کار یدی خود را می فروشد. اما نمی توان مرزهای مشخصی میان این طبقات رسم کرد.