به هنگام انتخاب سرویس ارائه دهنده وبلاگ، اکثر افراد مواردی نظیر امکانات سرویس، سرعت وبلاگ های ارائه شده، سرعت ایندکس شدن مطالب در موتورهای جستجو و بسیاری موارد دیگر را در نظر می گیرند. با این حال یکی از مهم ترین مواردی که قاعدتا هر سرویس دهنده ای می بایست به آن بپردازد و متاسفانه اکثر سرویس دهندگان توجهی به آن نمی کنند، معرفی سرویس دهنده است. به عنوان یک وبلاگ نویس بسیاری ترجیح می دهند مدیران و رویه و رویکرد و دیدگاه یک سرویس دهنده را بشناسند. با این حال در ایران اکثر سرویس دهندگان ترجیح می دهند ( یا دست کم رفتار آن ها نشان از این دارد ) اطلاعات چندانی در ارتباط با خود به دیگران ارائه ندهند. شرکت بیان (که در حال حاضر این وبلاگ هم توسط سرویس وبلاگ این شرکت پشتیبانی می شود) نیز از این قاعده مستثنی نیست.

با جستجو در اینترنت احتمالا پیش از هر چیز به درگیری بیان و فتا بر خواهید خورد. نکته ای که گرچه تا حدی می تواند نشان از رویکرد قانون مدارانه بیان داشته باشد، با این حال در صورتی که بخواهید شکاک و تا حدی بدبین باشید، می توانید به آن به عنوان یک بازی رسانه ای و تبلیغاتی نیز نگاه کنید ( متاسفانه گاهی ترجیح می دهم خوشبین باشم و در این مورد نیز سعی می کنم همه چیز را باور کنم ). مورد دیگری که احتمالا به آن خواهید رسید مسابقات برنامه نویسی است که این مورد نیز چیزی به دانسته های شما در ارتباط با مدیران بیان اضافه نخواهد کرد و در نهایت نیز به بحث پیرامون موتور جستجو و ایمیل ملی خواهید رسید ( و البته چند مورد دیگر نظیر این موارد که از ذکر آن ها به دلایل نامشخص خودداری کرده ام). در صورتی که بیش از حد تلاش کرده و به دنبال دست نوشته های دیگران و بحث های forum های مختلف نیز بگردید، شاید به مواردی نظیر حضور 11 یا 13 المپیادی در بیان و رابطه بیان با دانشگاه شریف برسید. با این حال در این موارد نیز هیچ چیز روشن بیان نشده است. متاسفانه به دلایل کاملا شخصی و تجربیات ناموفق حضور در کنار المپیادی ها اساسا به حضور هر گونه المپیادی در ایران مشکوکم! راستش حتی مطمئن نیستم که برادران ( از بردن نام معذورم) _که هر دو طلای المپیاد کامپیوتر را کسب کرده و روزی ادعای ماندن تحت هر شرایطی در ایران را داشتند _ نیز امروز در ایران باشند. مشکل این جاست که تقریبا بخش قابل توجهی از المپیادیان! عزیز که ماندن در ایران را ترجیح داده اند در گروه خاصی قرار می گیرند!

در مورد دانشگاه شریف نیز وضع مشابهی وجود دارد. البته در استعداد دانشجویان و فارغ التحصیلان این دانشگاه کوچکترین شکی وجود ندارد، با این حال قطعا بیانی ها به خوبی می دانند که در شریف از لوپی (loop) به لوپ دیگر چه تغییراتی که حاصل نمی شود. حال این که شریفیان بیان از کدام لوپ هستند، اهل تعاونی اند و یا جکوز، در زمره مشروطه خواهانند و یا کردیت (credit) کنندگان و یا حتی شاید در زمره سقوط آزادی ها در دانشکده فیزیک، متاسفانه، پاسخی نخواهید یافت. تمامی آن چه که بیان در مورد خود ارائه داده است، به وبلاگ رسمی بیان خلاصه می شود که پاسخگوی هیچ کدام از سوالات امثال من نیست.

قطعا به هیچ عنوان قصد زیر سوال بردن بیان را ندارم ( چرا که در حال حاضر به همه چیز خوش بینم و شاید فردا این گونه نباشم )، با این حال بیان، در صورتی که قصد رشد و البته جلب اعتماد کاربرانش را دارد، بهتر است نظیر تمامی شرکت های بزرگ ( البته در خارج از این مرز پرگوهر) خود را بهتر به کاربرانش بشناساند و البته قطعا در این شرایط کاربران بیشتری را نیز جذب خواهد کرد.

پانوشت: هر گونه خطا و یا نگارش غیر انسانی مطالب به دلیل رانندگی طولانی در ترافیک و گوش فرا دادن به استیون ویلسون در حین نوشتن متن بوده وگرنه نگارنده این سطور عاری از هرگونه خطایی است...